گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه قران و حدیث
جلد يازدهم
فصل چهارم : خاستگاه های بدعت



4 / 1 هوای نفس و دنیاطلبی

فصل چهارم : خاستگاه های بدعت4 / 1هوای نفس و دنیاطلبیقرآن:«وای بر کسانی که کتاب [تحریف شده ای] را با دستان خود می نویسند، سپس می گویند: «این ، از جانب خداست» ، تا بدان ، بهای ناچیزی به دست آورند. پس وای بر ایشان از آنچه دست هایشان نوشته است ! و وای بر ایشان ، از آنچه [از این راه] به دست می آورند ! ».

«و از اهل کتاب ، کسی است که اگر او را بر خرواری امین شِمُری ، آن را به تو بر می گردانَد ؛ و از آنان ، کسی است که اگر او را بر دیناری امین شِمُری ، آن را به تو باز نمی گردانَد ، مگر آن که دائما بر [سرِ] وی به پا ایستی. این ، بدان سبب است که آنان [به پندار خود] گفتند : «برای کسانی که کتاب آسمانی ندارند ، بر زبان ما راهی نیست» ، و بر خدا دروغ می بندند ، با این که خودشان هم می دانند».

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بعد از من ، به کفر و ارتداد ، باز مگردید : کتاب [ خدا ] را بدون شناخت ، تأویل و تفسیر کنید و به دلخواه خود ، سنّت تازه پدید آورید؛ [ بدانید که ]هر سنّت و سخن و گفتاری که با قرآن ناساز باشد، آن ، دروغ و باطل است.

.


ص: 504

الإمام علی علیه السلام :إنَّما بَدءُ وُقوعِ الفِتَنِ مِن أهواءٍ تُتَّبَعُ وأحکامٌ تُبتَدَعُ ، یُخالِفُ فیها حُکمَ اللّهِ یَتَوَلّی فیها رِجالٌ رِجالاً . (1)

راجع : ص 498 ح 44 و ص 524 ح 73 و ص 482 ح 14 و ص 498 ح 44 و ص 524 ح 73 .

4 / 2وَسوَسَهُ الشَّیطانِالکتاب«یَاأَیُّهَا النَّاسُ کُلُواْ مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلَالاً طَیِّبًا وَ لَا تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ * إِنَّمَا یَأْمُرُکُم بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشَاءِ وَ أَن تَقُولُواْ عَلَی اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ » . (2)

راجع : الأنعام : 142 144 .

الحدیثالإمام الصادق علیه السلام :کانَ رَجُلٌ فِی الزَّمَنِ الأَوَّلِ طَلَبَ الدُّنیا مِن حَلالٍ فَلَم یَقدِر عَلَیها ، وطَلَبَها مِن حَرامٍ فَلَم یَقدِر عَلَیها ، فَأَتاهُ الشَّیطانُ فَقالَ لَهُ : یا هذا إنَّکَ قَد طَلَبتَ الدُّنیا مِن حَلالٍ فَلَم تَقدِر عَلَیها فَطَلَبتَها مِن حَرامٍ فَلَم تَقدِر عَلَیها ، أفَلا أدُلُّکَ عَلی شَیءٍ تُکثِرُ بِهِ دُنیاکَ وتُکثِرُ بِهِ تَبَعَکَ؟ فَقالَ : بَلی ، قالَ : تَبتَدِعُ دینا وتَدعو إلَیهِ النّاسُ ، فَفَعَلَ ، فَاستَجابَ لَهُ النّاسُ فَأَطاعوهُ ، فَأَصابَ مِنَ الدُّنیا . ثُمَّ إنَّهُ فَکَّرَ فَقالَ : ما صَنَعتُ؟! اِبتَدَعتُ دینا ودَعَوتُ النّاسَ إلَیهِ وما أری لی تَوبَهً إلّا أن آتِیَ مَن دَعَوتُهُ فَأَرُدَّهُ عَنهُ ، فَجَعَلَ یَأتی أصحابَهُ الَّذینَ أجابوهُ فَیَقولُ : إنَّ الَّذی دَعَوتُکُم إلَیهِ باطِلٌ وإنَّمَا ابتَدَعتُهُ ، فَجَعَلوا یَقولونَ : کَذَبتَ هُوَ الحَقُّ ولکِنَّکَ شَکَکتَ فی دینِکَ فَرَجَعتَ عَنهُ . فَلَمّا رَأی ذلِکَ عَمَدَ إلیَ سِلسِلَهٍ فَوَتَدَ لَها وَتِدا ثُمَّ جَعَلَها فی عُنُقِهِ وقالَ : لا أحُلُّها حَتّی یَتوبَ اللّهُ عَلَیَّ ، فَأَوحَی اللّهُ عز و جل إلی نَبِیٍّ مِنَ الأَنبِیاءِ : قُل لِفُلانٍ : وعِزَّتی وجَلالی لَو دَعَوتَنی حَتّی تَنقَطِعَ أوصالُکُ مَا استَجَبتُ لَکَ حَتّی تَرُدَّ مَن ماتَ عَلی ما دَعَوتَهُ إلَیهِ فَیَرجِعَ عَنهُ . (3)

راجع : ص 494 ح 39 و هذه الموسوعه : ج 12 ص 8 ح 95 .

.

1- .الکافی : ج 8 ص 58 ح 21 عن سلیم بن قیس الهلالی ، نهج البلاغه : الخطبه 50 ، المحاسن : ج 1 ص 330 ح 672 وفیه «یقلّد» بدل «یتولّی» ، الاُصول الستّه عشر : ص 154 ح 71 کلاهما عن محمّد بن مسلم عن الإمام الباقر عنه علیهماالسلام وفی الثلاثه الأخیره «کتاب» بدل «حکم» ، بحار الأنوار : ج 2 ص 290 ح 8 .
2- .البقره : 168 و 169 .
3- .کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 3 ص 572 ح 4958 ، علل الشرائع : ص 492 ح 2 کلاهما عن هشام بن الحکم ، ثواب الأعمال : ص 306 ح 1 ، المحاسن : ج 1 ص 328 ح 668 کلاهما عن أبی بصیر ، بحار الأنوار : ج 2 ص 297 ح 16 .

ص: 505



4 / 2 وسوسه شیطان

امام علی علیه السلام :جز این نیست که آغاز پیدایش فتنه ها ، پیروی از هواهای نفس و احکامی است که بدعت نهاده می شوند و مخالف حکم خدا هستند ، و گروهی در این هوس ها و بدعت ها ، از گروهی دیگر پیروی می کنند. ر . ک : ص 499 ح 44 و ص 525 ح 73 و ص 482 ح 14 و ص 498 ح 44 و ص 524 ح 73 .

4 / 2وسوسه شیطانقرآن«ای مردم ! از آنچه در زمین است ، حلال و پاکیزه را بخورید و از گام های شیطان ، پیروی مکنید که او ، دشمنِ آشکار شماست. او شما را فقط به بدی و زشتی فرمان می دهد ، و این که چیزی را که نمی دانید ، بر خدا بر بندید».

ر . ک : انعام : آیه 142 144 .

حدیثامام صادق علیه السلام :در روزگاران پیشین ، مردی بود که دنیا را از راه حلال جُست و بدان ، دست نیافت. از راه حرام آن را جُست ، باز هم بدان نرسید. پس شیطان نزد او آمد و گفت : ای مرد! تو دنیا را از راه حلال جُستی و بر آن دست نیافتی، سپس از راه حرام ، آن را جُستی و باز هم بدان نرسیدی. اینک ، آیا تو را به کاری ره نمون نشوم که بدان ، به دنیا و ثروت بسیار دست یابی و پیروانت فراوان شوند؟ مرد گفت: چرا. شیطان گفت: دینی بساز و مردم را بدان ، فرا خوان . او چنین کرد و مردم ، دعوتش را پذیرفتند و او را فرمان بُردند و بدین سان، به دنیا [و ثروت] دست یافت. سپس با خود اندیشید و گفت: من چه کردم؟! دینی بر ساختم و مردم را بدان فرا خواندم، و اکنون ، راه توبه ای را برای خویش نمی بینم ، جز آن که نزد هر آن که دعوتش کردم ، بروم و او را از بدعتم بر گردانم. پس نزد پیروانش می رفت و می گفت: «آنچه شما را بدان خواندم ، باطل است . من ، آن را بدعت نهادم» ؛ امّا پیروانش می گفتند: دروغ می گویی. این دین ، حقّ است ؛ امّا تو در دین خود ، شک کرده ای و از آن ، برگشته ای ! چون چنین دید، زنجیری بر گرفت و یک سرِ آن را به جایی میخکوب کرد و سرِ دیگرش را به گردن خود بست و گفت: «آن را باز نمی کنم تا این که خداوند ، توبه ام را بپذیرد» ؛ لیکن خداوند عز و جل ، به پیامبری از پیامبران وحی فرمود که: «به فلان کس بگو : به عزّت و جلالم سوگند ، اگر مرا چندان بخوانی که بندهای بدنت از هم بگسلد ، دعایت را مستجاب نخواهم کرد ، مگر این که کسانی را هم که با بدعت تو از دنیا رفته اند ، برگردانی تا از آن ، دست بردارند !» .

ر . ک : ص 495 ح 39 و همین دانش نامه : ج 12 ص 9 ح 95 .

.


ص: 506

4 / 3الجَهلُالکتاب«قَالُواْ یَامُوسَی اجْعَل لَّنَا إِلَهًا کَمَا لَهُمْ ءَالِهَهٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ » . (1)

«فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَی عَلَی اللَّهِ کَذِبًا لِّیُضِلَّ النَّاسَ بِغَیْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ » . (2)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَأتی عَلَی النّاسِ زَمانٌ یَکونُ عامَّتُهُم یَقرَؤونَ القُرآنَ ویَجتَهِدونَ فِی العِبادَهِ یَستَهِلّونَ بِأَهلِ البِدَعِ ، یُشرِکونَ (3) مِن حَیثُ لا یَعلَمونَ ، یَأخُذُ عَلی قِراءَتِهِم وعِلمِهِمُ الوَرِقَ (4) ، یَأکُلونَ الدُّنیا بِالدّینِ ، هُم أتباعُ الدَّجّالِ الأَعوَرِ . (5)

.

1- .الأعراف : 138 .
2- .الأنعام : 144 .
3- .فی المصدر : «یشرون» ، والتصویب من کنز العمّال .
4- .فی کنز العمّال : «الرزق» بدل «الورق» ، والوَرِقُ : الفِضّه (النهایه : ج 5 ص 175 «ورق») .
5- .الفردوس : ج 5 ص 443 ح 8685 عن ابن مسعود ، کنز العمّال : ج 10 ص 207 ح 29093 .

ص: 507



4 / 3 نادانی

4 / 3نادانیقرآن«گفتند: «ای موسی! همان گونه که برای آنان خدایانی است ، برای ما نیز خدایانی قرار ده». گفت: راستی که شما گروهی نادان هستید ! ».

«کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بندد تا از روی نادانی ، مردم را گم راه کند؟ آری ! خداوند ، گروه ستمکاران را راه نمایی نمی کند».

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :زمانی بر مردم می آید که عموم آنان ، قرآن را می خوانند و در عبادت می کوشند ، امّا با بدعتیان می آمیزند، ندانسته ، شرک می ورزند، برای قرآن خواندن و دانش خود ، پول می گیرند و دنیا را به واسطه دین ، می خورند. اینان ، پیروان دجّالِ یکْ چشم اند .

.


ص: 508

عنه صلی الله علیه و آله :تَسارَعوا فی طَلَبِ العِلمِ وَالسُّنَّهِ وَالقُرآنِ ، وَاقتَبِسوها مِن صادِقٍ ، قَبلَ أن یَخرُجَ أقوامٌ مِن اُمَّتی مِن بَعدی یَدعونَکُم إلی تَأسیسِ البِدعَهِ وَالضَّلالَهِ . (1)

4 / 4التَّبَعِیَّهُ العَمیاءُالکتاب«مَا جَعَلَ اللَّهُ مِن بَحِیرَهٍ وَلَا سَائِبَهٍ وَلَا وَصِیلَهٍ وَلَا حَامٍ وَ لَکِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ وَأَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ * وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَی مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَی الرَّسُولِ قَالُواْ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ ءَابَآءَنَا أَوَ لَوْ کَانَ ءَابَاؤُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ شَیْئا وَلَا یَهْتَدُونَ » . (2)

الحدیثالإمام زین العابدین علیه السلام :إذا رَأَیتُمُ الرَّجُلَ قَد حَسُنَ سَمتُهُ (3) وهَدیُهُ ، وتَماوَتَ فی مَنطِقِهِ وتَخاضَعَ فی حَرَکاتِهِ ، فَرُوَیدا لا یَغُرَّنَّکُم ... حَتّی تَنظُروا أمَعَ هَواهُ یَکونُ عَلی عَقلِهِ؟ أو یَکونُ مَعَ عَقلِهِ عَلی هَواهُ؟ وکَیفَ مَحَبَّتُهُ لِلرِّئاساتِ الباطِلَهِ وزُهدُهُ فیها؟ فَإِنَّ فِی النّاسِ مَن خَسِرَ الدُّنیا وَالآخِرَهَ ، یَترُکُ الدُّنیا لِلدُّنیا، ویَری أنَّ لَذَّهَ الرِّئاسَهِ الباطِلَهِ أفضَلُ مِن لَذَّهِ الأَموالِ وَالنِّعَمِ المُباحَهِ المُحَلَّلَهِ ، فَیَترُکُ ذلِکَ أجمَعَ طَلَبا لِلرِّئاسَهِ الباطِلَهِ . حَتّی «إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّهُ بِالْاءِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ » (4) . فَهُوَ یَخبِطُ خَبطَ (5) عَشواءَ ، یَقودُهُ أوَّلُ باطِلٍ إلی أبعَدَ غایاتِ الخَسارَهِ ، ویُمِدُّهُ رَبُّهُ بَعدَ طَلَبِهِ لِما لا یَقدِرُ عَلَیهِ فی طُغیانِهِ ، فَهُوَ یُحِلُّ ما حَرَّمَ اللّهُ ، ویُحَرِّمُ ما أحَلَّ اللّهُ ، لا یُبالی ما فاتَ مِن دینِهِ إذا سَلِمَت لَهُ رِئاسَتُهُ الَّتی قَد شَقِیَ مِن أجلِها ، فَاُولئِکَ الَّذینَ غَضِبَ اللّهُ عَلَیهِم ولَعَنَهُم وأعَدَّ لَهُم عَذابا مُهینا، ولکِنَّ الرَّجُلَ کُلَّ الرَّجُلِ ، نِعمَ الرَّجُلُ ، هُوَ الَّذی جَعَلَ هَواهُ تَبَعا لِأَمرِ اللّهِ . (6)

راجع : ص 520 ح 68 .

.

1- .الفردوس : ج 2 ص 45 ح 2261 عن الإمام علیّ علیه السلام .
2- .المائده : 103 و 104 .
3- .السَّمتُ : حسن النحو فی مذهب الدین (تاج العروس : ج 3 ص 73 «سمت») .
4- .البقره : 206 .
5- .خَبَطَهُ خَبْطَ عَشواء : رکبه علی غیر بصیره (القاموس المحیط : ج 4 ص 362 «العشا») .
6- .الاحتجاج : ج 2 ص 159 ح 192 عن الإمام العسکری عن الإمام الرضا علیهماالسلام، تنبیه الخواطر : ج 2 ص 99، التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام : ص 53 ح 27، بحار الأنوار : ج 2 ص 84 ح 10 .

ص: 509



4 / 4 پیروی کورکورانه

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در طلب دانش و سنّت و قرآن ، بشتابید و آنها را از راستگو بگیرید، پیش از آن که بعد از من ، مردمانی از امّتم ظاهر شوند که شما را به پایه گذاردن بدعت و گم راهی ، فرا خوانند .

4 / 4پیروی کورکورانهقرآن«خداوند ، [چیزهای ممنوعی از قبیل] بَحیره و سائبه و وَصیله و حام (1) را قرار نداده است ؛ ولی کسانی که کفر می ورزند ، بر خدا دروغ می بندند ، و بیشترشان تعقّل نمی کنند. و چون به آنان گفته شود: «به سوی آنچه خدا نازل کرده و به سوی پیامبر بیایید» ، می گویند: «آنچه پدران خود را بر آن یافته ایم ، ما را بس است». آیا هر چند پدرانشان چیزی نمی دانسته و هدایت نیافته بودند؟ ! ».

حدیثامام زین العابدین علیه السلام :اگر دیدید که کسی ظاهر الصلاح است و در گفتارش ، دَم از بی اعتنایی به دنیا و پارسایی می زند و در حرکات و رفتارهایش ، اظهار فروتنی می کند، مراقب باشید که فریبتان ندهد... تا آن که ببینید آیا با هوای نفس خویش است و در جهت خلاف خِردش ، یا با خِرد خویش است و بر خلاف هوسش؟ و این که علاقه او به ریاست های پوچ یا بی اعتنایی اش نسبت به آنها چگونه است؟ چرا که در میان مردمان ، کسانی هستند که دنیا و آخرت را در یافته اند . دنیا را برای دنیا رها می کنند و برآن اند که لذّت ریاست های پوچ و دروغین ، بهتر از لذّت دارایی ها و نعمت های حلال گشته است . بنا بر این ، برای رسیدن به ریاست های پوچ ، از همه آنها دست می شویند، تا جایی که «چون به او گفته شود: «از خدا بترس !» نخوت ، وی را به گناه می کشانَد . پس جهنّم برای او بس است ؛ و چه بازگشتگاهی است ! » . چنین کسانی ، کورکورانه ، پیش می روند . نخستین گامِ باطل ، آنان را به اوج زیانکاری می کشانَد، و در پی جُستن چیزی که نمی توانند آن را به دست آورند، پروردگارشان ، آنان را در طغیانشان فرو می بَرَد. پس آنچه را خدا حرام کرده است ، حلال می شمارند و آنچه را حلال شمرده ، حرام می دارند . هر گاه ریاستی که به خاطر آن خود را به رنج و فلاکت افکنده اند، سالم بمانَد ، دیگر باکی ندارند که دینشان را از دست بدهند. اینان ، کسانی هستند که خداوند ، بر ایشان خشم گرفته و لعنتشان کرده و عذابی خوار کننده ، برایشان آماده ساخته است ؛ امّا مردِ به تمام معنا مرد ، نیکوْمرد ، آن کسی است که هوای نفس خویش را پیرو فرمان خداوند ، قرار داده است.

ر . ک : ص 521 ح 68 .

.

1- .بَحیره، به مادّه شتری می گفته اند که پنج بار زاییده بود و پنجمین آنها ، مادّه بود. گوش این حیوان را می شکافتند و او را رها می کردند. «سائبه» به مادّه شتری گفته می شده که دوازده شکم زاییده بود و او را آزاد می کردند. «وصیله» به گوسفندی می گفته اند که هفت شکم می زاییده است و به روایتی ، به گوسفندی می گفته اند که دوقلو می زاییده است . «حام» به حیوان نری گفته می شده که از آن برای آبستن کردن حیوانات مادّه ، استفاده می شده است و ده بار که از آن استفاده می کردند ، رهایش می نمودند .

ص: 510

. .


ص: 511

. .


ص: 512

الفصل الخامس : مضار البدعه5 / 1مَضارُّ البِدعَهِ لِلمُبتَدِعِأ الذِّلَّهُالکتاب«إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّهٌ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ» . (1)

الحدیثالکافی عن السندیّ :قالَ أبو جَعفَرٍ علیه السلام : ما أخلَصَ العَبدُ الإِیمانَ بِاللّهِ عز و جل أربَعینَ یَوما أو قالَ : ما أجمَلَ عَبدٌ ذِکرَ اللّهَ عز و جل أربَعینَ یَوما إلّا زَهَّدَهُ اللّهُ عز و جل فِی الدُّنیا وبَصَّرَهُ داءَها ودَواءَها ، فَأَثبَتَ الحِکمَهَ فی قَلبِهِ وأنطَقَ بِها لِسانَهُ ، ثُمَّ تَلا : «إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّهٌ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُفْتَرِینَ» ، فلا تَری صاحِبَ بِدعَهٍ إلّا ذَلیلاً ، ومُفتَرِیا عَلَی اللّهِ عز و جل وعَلی رَسولِهِ صلی الله علیه و آله وعَلی أهلِ بَیتِهِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم إلّا ذَلیلاً . (2)

.

1- .الأعراف : 152 .
2- .الکافی : ج 2 ص 16 ح 6 ، بحار الأنوار : ج 70 ص 240 ح 8 .

ص: 513



فصل پنجم : زیان های بدعت

5 / 1 زیان های بدعت برای بدعت گذار

الف - خواری
فصل پنجم : زیان های بدعت5 / 1زیان های بدعت برای بدعت گذارالف خواریقرآن«کسانی که گوساله را [به پرستش] گرفتند، به زودی خشمی از جانب پروردگارشان و ذلّتی در زندگی دنیا به ایشان خواهد رسید، و ما این گونه ، دروغ پردازان را کیفر می دهیم».

حدیثالکافی به نقل از سندی :امام باقر علیه السلام فرمود : «هیچ بنده ای چهل روز ایمانش به خدای عز و جلرا خالص نکرد» یا فرمود : «هیچ بنده ای چهل روز با اخلاص ، ذکر خدای عز و جل را نگفت ، مگر آن که خداوند عز و جل ، او را به دنیا ، بی اعتنا گردانید و درد و داروی دنیا را به او نمایانْد . پس حکمت را در دل او استوار ساخت و زبانش را به آن ، گویا نمود». سپس این آیه را تلاوت کرد: «کسانی که گوساله را [ به پرستش ] گرفتند ، به زودی خشمی از جانب پروردگارشان و ذلّتی در زندگی دنیا به ایشان خواهد رسید، و ما این گونه ، دروغ پردازان را کیفر می دهیم» . [ آن گاه افزود : ] «بنا بر این ، هیچ بدعت گذاری را نمی بینی ، مگر خوار، و هیچ افترا زننده ای بر خدا و بر پیامبر او و بر خاندانش که درودهای خدا بر ایشان باد را نمی بینی ، مگر آن که ذلیل است» .

.


ص: 514

ب جَوازُ الغیبَهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَهٌ لا تَحرُمُ عَلَیکَ أعراضُهُم : المُجاهِرُ بِالفِسقِ ، وَالإِمامُ الجائِرُ ، وَالمُبتَدِعُ . (1)

الإمام الباقر علیه السلام :ثَلاثَهٌ لَیسَت لَهُم حُرمَهٌ : صاحِبُ هَویً مُبتَدِعٌ ، وَالإِمامُ الجائِرُ ، وَالفاسِقُ المُعلِنُ بِالفِسقِ . (2)

الإمام الحسن علیه السلام :لَیسَ لِأَهلِ البِدَعِ غیبَهٌ . (3)

ج الحِرمانُ مِن مَحَبَّهِ اللّهِ عز و جل وَالفَلاحِ وقَبولِ الأَعمالِالکتاب«یَاأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تُحَرِّمُواْ طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ» . (4)

«إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَذِبَ لَا یُفْلِحُونَ» . (5)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :أبَی اللّهُ أن یَقبَلَ عَمَلَ صاحِبِ بِدعَهٍ حَتّی یَدَعَ بِدعَتَهُ . (6)

.

1- .کنز العمّال : ج 3 ص 595 ح 8068 نقلاً عن ابن أبی الدنیا .
2- .قرب الإسناد : ص 176 ح 645 عن أبی البختری عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 75 ص 253 ح 33 .
3- .شعب الإیمان : ج 7 ص 111 ح 9675 عن الرّبیع بن صبیح ، کنز العمّال : ج 3 ص 871 ح 8983 .
4- .المائده : 87 .
5- .النحل : 116 .
6- .سنن ابن ماجه : ج 1 ص 19 ح 50 ، تاریخ بغداد : ج 13 ص 186 الرقم 7164 ، السنّه لابن أبی عاصم : ج 1 ص22 ح 39 کلّها عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 1 ص 219 ح 1103 .

ص: 515



ب - روا بودن غیبت از بدعت گذار
ج - محرومیت از محبّت خدا و رستگاری و پذیرفته شدن اعمال
ب روا بودن غیبت از بدعت گذارپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سه دسته اند که آبروی آنان ، بر تو حرمتی ندارد: تظاهر کننده به گناه، پیشوای ستمگر ( / منحرف)، و بدعت گذار.

امام باقر علیه السلام :سه دسته اند که حرمتی ندارند: فرقه گرای بدعت گذار ، پیشوای ستمگر ( / منحرف) ، و گنهکاری که آشکارا گناه می کند.

امام حسن علیه السلام :غیبت کردن از بدعت گذاران ، غیبت به شمار نمی آید.

ج محرومیت از محبّت خدا و رستگاری و پذیرفته شدن اعمالقرآن«ای کسانی که ایمان آورده اید ! چیزهای پاکیزه ای را که خدا برای شما حلال کرده است ، حرام مشمارید ، و از حد مگذرید ، که خدا از حد گذرندگان را دوست نمی دارد».

«کسانی که بر خدا دروغ می بندند ، رستگار نمی شوند».

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، عمل بدعت گذار را نمی پذیرد تا آن گاه که بدعتش را رها کند.

.


ص: 516

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَقبَلُ اللّهُ لِصاحِبِ بِدعَهٍ صَوما ، ولا صَلاهً ، ولا صَدَقَهً ، ولا حَجّا ، ولا عُمرَهً ، ولا جِهادا ، ولا صَرفا (1) ، ولا عَدلاً ، یَخرُجُ مِنَ الإِسلامِ کَما تَخرُجُ الشَّعرَهُ مِنَ العَجینِ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :قَلیلٌ فی سُنَّهٍ ، خَیرٌ مِن کَثیرٍ فی بِدعَهٍ . (3)

د عَدَمُ قَبولِ التَّوبَهِالکافی عن محمّد بن جمهور بإسناده عن رسول اللّه صلی الله علیه و آله :قالَ صلی الله علیه و آله : أبَی اللّهُ لِصاحِبِ البِدعَهِ بِالتَّوبَهِ ، قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ وکَیفَ ذلِکَ؟ قالَ صلی الله علیه و آله : إنَّهُ قَد اُشرِبَ قَلبُهُ حُبَّها . (4)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ حَجَبَ التَّوبَهَ عَن صاحِبِ کُلِّ بِدعَهٍ . (5)

راجع : ص 504 (البدعه / الفصل الرابع : مبادئ البدعه / وسوسه الشیطان) .

ه مَرَضُ القَلبِالإمام زین العابدین علیه السلام فِی المُناجاهِ الإِنجیلِیَّهِ :یا مَن هُوَ أرحَمُ لی مِنَ الوالِدِ الشَّفیقِ ، وأبَرُّ بی مِنَ الوَلَدِ الرَّفیقِ ، وأقرَبُ إلَیَّ مِنَ الجارِ اللَّصیقِ ، قَرِّبِ الخَیرَ مِن مُتَناوَلی ... وَارحَمنی رَحمَهً تَشفی بِها قَلبی مِن کُلِّ شُبهَهٍ مُعتَرِضَهٍ وبِدعَهٍ مُمَرِّضَهٍ . (6)

.

1- .صَرفا ولا عَدلاً : الصرفُ : التوبه وقیل : النافله ، والعدل : الفدیه وقیل : الفریضه (النهایه : ج 3 ص 24 «صرف») .
2- .سنن ابن ماجه : ج 1 ص 19 ح 49 عن حذیفه ، کنز العمّال : ج 1 ص 220 ح 1108 .
3- .تهذیب الأحکام : ج 3 ص 70 ح 226 ، کتاب من لا یحضره الفقیه : ج 2 ص 137 ح 1964 کلاهما عن زراره عن الإمام الباقر أو الإمام الصادق علیهماالسلام ، الأمالی للطوسی : ص 385 ح 838 عن الحسن ، جامع الأحادیث للقمّی : ص 107 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 261 ح 1 ؛ الفردوس : ج 3 ص 41 ح4098 عن ابن مسعود .
4- .الکافی : ج 1 ص 54 ح 4 ، ثواب الأعمال : ص 307 ح 5 ، علل الشرائع : ص 492 ح 1 ، النوادر للراوندی : ص131 ح 165 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 296 ح 15 .
5- .المعجم الأوسط : ج 4 ص 281 ح 4202 ، شعب الإیمان : ج 7 ص 60 ح 9457 و ص 59 ح 9456 وفیه «حجر» بدل «حجب» ، السنّه لابن أبی عاصم : ج 1 ص 21 ح 37 ، الفردوس : ج 2 ص 143 ح 2732 کلّها عن أنس ، کنز العمّال : ج 1 ص 221 ح 1116 .
6- .بحار الأنوار : ج 94 ص 161 ح 22 نقلاً عن کتاب أنیس العابدین .

ص: 517



د - پذیرفته نشدن توبه
ه - بیماری دل
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند ، از بدعت گذار ، نه روزه ای ، نه نمازی، نه صدقه ای [ و زکاتی ] ، نه حجّی، نه عمره ای، نه جهادی، نه توبه ای و نه فِدیه ای را نمی پذیرد . (1) بدعت گرا ، از اسلام خارج می شود ، همچنان که مو از خمیر ، بیرون کشیده می شود.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :[عملِ] اندکِ مطابق با سنّت ، بهتر از [عملِ] بسیارِ تواَم با بدعت است.

د پذیرفته نشدن توبهالکافی به نقل از محمّد بن جمهور ، به سندش :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «خداوند ، توبه بدعت گذار را نمی پذیرد». گفته شد: چرا، ای پیامبر خدا؟ فرمود: «چون دلش سرشار از عشق به آن [ بدعت ] است» .

پیامبر خدا علیه السلام :خداوند ، هر بدعت گذارنده ای را از توبه ، محروم ساخته است.

ر . ک : ص 505 (بدعت / فصل چهارم : خاستگاه های بدعت / وسوسه شیطان) .

ه بیماری دلامام زین العابدین علیه السلام در «مناجات انجیلیه» :ای کسی که از پدر مهربان به من مهربان تر است ، و از فرزند سازگار ، با من خوش رفتارتر است ، و از همسایه دیوار به دیوار ، به من نزدیک تر است ! خیر را در دسترس من قرار ده... و بر من چنان رحمتی آور که بر اثر آن ، دلم را از هر شبهه پیش آمده ای و از هر بدعتِ بیماری آوری ، بهبود بخشی .

.

1- .. بعضی گفته اند : «صَرف» و «عدل» که در متن عربی حدیث آمده ، به معنای «نافله» و «فریضه و واجب» است .

ص: 518

و الضَّلالَهُ وَالهَلاکَهُالکتاب«قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُواْ أَوْلَادَهُمْ سَفَهَاً بِغَیْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُواْ مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَی اللَّهِ قَدْ ضَلُّواْ وَمَا کَانُواْ مُهْتَدِینَ» . (1)

الحدیثرسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلَیکُم بِلا إلهَ إلَا اللّهُ وَالاِستِغفارِ فَأَکثِروا مِنهُما ، فَإِنَّ إبلیسَ قالَ : أهلَکتُ النّاسَ بِالذُّنوبِ ، فَأَهلَکونی بِلا إلهَ إلَا اللّهُ وَالاِستِغفارِ ، فَلَمّا رَأَیتُ ذلِکَ أهلَکتُهُم بِالأَهواءِ ، وهُم یَحسَبونَ أنَّهُم مُهتَدونَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ لِکُلِّ عابِدٍ شِرَّهٌ (3) ، ولِکُلِّ شِرَّهٍ فَترَهٌ ، فَإِمّا إلی سُنَّهٍ وإمّا إلی بِدعَهٍ ، فَمَن کانَت فَترَتُهُ إلی سُنَّهٍ فَقَدِ اهتَدی ، ومَن کانَت فَترَتُهُ إلی غَیرِ ذلِکَ فَقَد هَلَکَ . (4)

الإمام علی علیه السلام :إنَّ المُبتَدَعاتِ المُشَبَّهاتِ هُنَّ المُهلِکاتُ ، إلّا ماحَفِظَ (عَصَمَ) اللّهُ مِنها. (5)

.

1- .الأنعام : 140 .
2- .مسند أبی یعلی : ج 1 ص 99 ح 131 ، تفسیر ابن کثیر : ج 2 ص 105 ، السنّه لابن أبی عاصم : ج 1 ص 9 ح 7 نحوه وکلّها عن أبی بکر ، کنز العمّال : ج 1 ص 420 ح 1792 .
3- .الشِرَّهُ : النشاط والرغبه (النهایه : ج 2 ص 458 «شرر») .
4- .مسند ابن حنبل : ج 2 ص 550 ح 6487 عن عبد اللّه بن عمرو و ج 9 ص 124 ح 23533 عن مجاهد نحوه ؛ الکافی : ج 2 ص 85 ح 1 عن سلام بن المستنیر عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه ، بحار الأنوار : ج 71 ص 209 ح 1 .
5- .نهج البلاغه : الخطبه 169 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 265 ح 16 .

ص: 519



و - گم راهی و هلاکت
و گم راهی و هلاکتقرآن«کسانی که از روی بی خِردی و نادانی ، فرزندان خود را کُشته اند و آنچه را که خدا روزی شان کرده بود ، از راه افترا به خدا ، حرام شمرده اند، سختْ زیان کرده اند. آنان ، به راستی گم راه شده و هدایت نیافته اند».

حدیثپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بر شما باد ذکر «لا إله إلّا اللّه » و استغفار . این دو را بسیار بگویید؛ زیرا ابلیس گفت: من مردم را به سبب گناهان ، به هلاکت در افکندم و آنان با [ گفتن ]«لا إله إلّا اللّه » و طلب آمرزش ، مرا به هلاکت انداختند. پس چون چنین دیدم، ایشان را به واسطه هوس ها و گرایش ها[ی آنان] به تباهی کشاندم ، در حالی که می پندارند بر هدایت اند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برای هر عبادت کننده ای ، نشاط و حرکتی است و برای هر نشاط و حرکتی [ ، سرانجام] ، سکون و آرامشی است ، به سبب سنّتی و یا به سبب بدعتی. کسی که به سنّت آرام گیرد ، هدایت یافته است ، و کسی که به بدعت آرام یابد ، به هلاکت در افتاده است .

امام علی علیه السلام :بدعت های سنّت نما ، نابود کننده اند ، مگر این که خداوند ، [انسان را ]از آنها مصون بدارد.

.


ص: 520

الإمام الباقر علیه السلام :ما مِن أحَدٍ إلّا ولَهُ شِرَّهٌ وفَترَهٌ ، فَمَن کانَت فَترَتُهُ إلی سُنَّهٍ فَقَدِ اهتَدی ، ومَن کانَت فَترَتُهُ إلی بِدعَهٍ فَقَد غَوی . (1)

ز حَملُ وِزرِهِ و وِزرِ مَن تَبِعَهُالکتاب«لِیَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ کَامِلَهً یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُم بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلَا سَاءَ مَا یَزِرُونَ» . (2)

«وَ لَیَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَ أَثْقَالًا مَّعَ أَثْقَالِهِمْ وَ لَیُسْئلُنَّ یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَمَّا کَانُواْ یَفْتَرُونَ» . (3)

الحدیثالإمام علی علیه السلام :إنَّ مِن أبغَضِ الخَلقِ إلَی اللّهِ عز و جل لَرَجُلَینِ : رَجُلٌ وَکَلَهُ اللّهُ إلی نَفسِهِ ، فَهُوَ جائِرٌ (4) عَن قَصدِ (5) السَّبیلِ ، مَشعوفٌ (6) بِکَلامِ بِدعَهٍ ، قَد لَهِجَ بِالصَّومِ وَالصَّلاهِ ، فَهُوَ فِتنَهٌ لِمَنِ افتَتَنَ بِهِ ، ضالٌّ عَن هَدیِ مَن کانَ قَبلَهُ ، مُضِلٌّ لِمَنِ اقتَدی بِهِ فی حَیاتِهِ وبَعدَ مَوتِهِ ، حَمّالُ خَطایا غَیرِهِ ، رَهنٌ بِخَطیئَتِهِ . (7)

.

1- .الکافی : ج 1 ص 70 ح 10 عن جابر ، مشکاه الأنوار : ص 266 ح 789 ، بحار الأنوار : ج 71 ص 211 ح 2 .
2- .النحل : 25 .
3- .العنکبوت : 13 .
4- .الجائرُ من الناس : هو الذی یمنع من التزام ما یأمر به الشرع (مفردات ألفاظ القرآن : ص 211 «جار») .
5- .القَصْدُ : استقامه الطریق (مفردات ألفاظ القرآن : ص 672 «قصد») .
6- .فی نهج البلاغه : «مشغوف» . قال العلّامه المجلسی قدس سره : «فی بعض النسخ بالغین المعجمه ، وفی بعضها بالمهمله ، وبهما قرئ قوله تعالی : «قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا» (یوسف : 30) . وعلی الأوّل معناه : دخل حبّ کلام البدعه شغاف قلبه أی حجابه ، وقیل سویداءه . وعلی الثانی : غلبه حبّه وأحرقه ، فإنّ الشعف بالمهمله شدّه الحبّ وإحراقه القلب» (مرآه العقول : ج 1 ص 187) .
7- .الکافی : ج 1 ص 55 ح 6 ، الإرشاد : ج 1 ص 231 ، نهج البلاغه : الخطبه 17 ، الاحتجاج : ج 1 ص 621 ح143 وفیهما «دعاء ضلاله» بدل «قد لهج بالصوم والصلاه» ، بحار الأنوار : ج 2 ص 100 ح 59 .

ص: 521



ز - بر دوش کشیدن بار گناه خود و پیروانش
امام باقر علیه السلام :هیچ کس نیست ، مگر آن که برای او [در آغاز] جوش و خروشی است ، و [سرانجام ،] سکون و آرامشی است. آن که آرامش و سکونش به سبب سنّت باشد ، هدایت یافته است ، و آن که آرامش و سکونش به سبب بدعت باشد ، گم راه گشته است.

ز بر دوش کشیدن بار گناه خود و پیروانشقرآن«تا روز قیامت ، بار گناهان خود را بر دوش می کِشند ، و نیز بخشی از بار گناهان کسانی را که ندانسته ، آنان را گم راه می سازند . آگاه باشید که چه بد باری را می کِشند !» .

«و قطعا بارهای گرانِ خودشان و بارهای گران [دیگران] را بر بارهای گران خود ، بر خواهند گرفت ؛ و مسلّما روز قیامت ، از آنچه به دروغ بر می بستند ، پرسیده خواهند شد».

حدیثامام علی علیه السلام :از منفورترین مردمان نزد خدای عز و جل ، دو مَردند: مردی که خداوند ، او را به خود ، وا نهاده است و در نتیجه، از راه راست ، منحرف گشته و به گفتار بدعت ، دل بسته است . از روزه و نماز ، دَم می زند ؛ لیکن کسانی را که فریفته او گشته اند ، به گم راهی در می افکند. از راه راستِ پیشینیانش ، به در رفته است و کسانی را که از او پیروی می کنند، چه در زمان حیاتش و چه پس از مرگش، گم راه می سازد . بار گناهان دیگران [و پیروانش ]را به دوش می کِشد، و گروگانِ گناه خویش نیز هست .

.


ص: 522

عنه علیه السلام :اِعلَموا أنَّ عَلی کُلِّ شارِعِ بِدعَهٍ وِزرَهُ (1) ووِزرَ کُلِّ مُقتَدٍ بِهِ مِن بَعدِهِ ، مِن غَیرِ أن یَنقُصَ مِن أوزارِ العامِلینَ شَیءٌ . (2)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله فی مَوعِظَتِهِ لاِبنِ مَسعودٍ :یَابنَ مَسعودٍ ، إیّاکَ أن تَسُنَّ سُنَّهً بِدعَهً ، فَإِنَّ العَبدَ إذا سَنَّ سُنَّهً سَیِّئَهً لَحِقَهُ وِزرُها ووِزرُ مَن عَمِلَ بِها . قالَ اللّهُ تَعالی : «وَ نَکْتُبُ مَا قَدَّمُواْ وَ ءَاثَارَهُمْ» (3) وقالَ سُبحانَهُ : «یُنَبَّؤُاْ الْاءِنسَانُ یَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَ أَخَّرَ» (4) . (5)

عنه صلی الله علیه و آله :مَنِ ابتَدَعَ بِدعَهَ ضَلالَهٍ لا تُرضِی اللّهَ ورَسولَهُ ، کانَ عَلَیهِ مِثلُ آثامِ مَن عَمِلَ بِها لا یَنقُصُ ذلِکَ مِن أوزارِ النّاسِ شَیئا . (6)

ح الذِّلَّهُ فِی المَحشَرِالإمام الباقر علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «وَ الَّذِینَ کَسَبُواْ السَّیِّئاتِ جَزَاءُ سَیِّئَهٍ بِمِثْلِهَا وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّهٌ مَّا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ» (7) :هؤُلاءِ أهلُ البِدَعِ وَالشُّبُهاتِ وَالشَّهَواتِ یُسَوِّدُ اللّهُ وُجوهَهُم ثُمَّ یَلقَونَهُ ... ویُلبِسُهُمُ الذُّلَّ وَالصِّغارَ . (8)

.

1- .الوِزْرُ : الثِّقلُ ویعبَّر بذلک عن الإثم (مفردات ألفاظ القرآن : ص 867 «وزر») .
2- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 384 عن جمیل عن الإمام الصادق علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 32 ص 42 ح 27 .
3- .یس : 12 .
4- .القیامه : 13 .
5- .مکارم الأخلاق : ج 2 ص 353 ح 2660 عن ابن مسعود ، بحار الأنوار : ج 77 ص 104 ح 1 .
6- .سنن الترمذی : ج 5 ص 45 ح 2677 ، سنن ابن ماجه : ج 1 ص 76 ح 209 ، المعجم الکبیر : ج 17 ص 16 ح10 ، السنّه لابن أبی عاصم : ج 1 ص 23 ح 42 کلّها عن عمرو بن عوف المزنی والثلاثه الأخیره نحوه ، کنز العمّال : ج 1 ص 180 ح 908 .
7- .یونس : 27 .
8- .تفسیر القمّی : ج 1 ص 311 عن أبی الجارود ، بحار الأنوار : ج 2 ص 298 ح 20 .

ص: 523



ح - خواری در محشر
امام علی علیه السلام :بدانید که گناه هر بدعت گذاری و گناه تمام کسانی که پس از مرگش راه او را می روند ، بر عهده اوست، بدون آن که از گناه عمل کنندگان [به بدعت او] هم چیزی کاسته شود.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در اندرزش به ابن مسعود :ای پسر مسعود! مبادا سنّتی را بدعت بگذاری؛ زیرا اگر بنده سنّت بدی را به وجود آورد ، گناه آن و گناه کسی که به آن عمل می کند ، به گردن اوست. خدای متعال فرموده است: «آنچه را از پیش فرستاده اند ، با آثارشان ، می نویسیم» و فرموده است: «آن روز است که انسان را از آنچه پیش فرستاده یا بعد از آن می فرستد ، آگاهی دهند» .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس بدعتی را که موجب گم راهی است و خدا و پیامبرش از آن راضی نیستند ، به وجود آورد، به اندازه گناهان کسانی که به آن بدعت ، عمل می کنند ، بر عهده اوست ، بی آن که از گناهان آن کسان ، چیزی کاسته گردد .

ح خواری در محشرامام باقر علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال : «و کسانی که مرتکب بدی ها شده اند، سزای هر بدی ، مانند آن است و خواری ، آنان را فرو می گیرد. در مقابل خدا ، هیچ حمایتگری برای ایشان نیست» :مقصود ، پیروان بدعت ها و شُبهات و خواهش های نفسانی اند که خداوند ، آنها را روسیاه می کند . سپس او را ملاقات می کنند... و خواری و خفّت ، آنان را فرو می گیرد.

.


ص: 524

ط سَوادُ الوَجهِ فِی المَحشَرِالإمام علی علیه السلام فی قَولِهِ تَعالی : «الَّذِینَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ» (1) :إنَّهُم أهلُ البِدَعِ وَالأَهواءِ مِن هذِهِ الاُمَّهِ . (2)

5 / 2مَضارُّ البِدعَهِ لِلاُمَّهِأ تَرکُ السُّنَّهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن اُمَّهٍ ابتَدَعَت بَعدَ نَبِیِّها فی دینِها بِدعَهً ، إلّا أضاعَت بَدَلَها مِنَ السُّنَّهِ . (3)

عنه صلی الله علیه و آله :ما أحدَثَ قَومٌ بِدعَهً ، إلّا رُفِعَ مِثلُها مِنَ السُّنَّهِ . (4)

الإمام علی علیه السلام :ما أحَدٌ ابتَدَعَ بِدعَهً إلّا تَرَکَ بِها سُنَّهً . (5)

عنه علیه السلام :ما اُحدِثَت بِدعَهٌ إلّا تُرِکَ بِها سُنَّهٌ ، فَاتَّقُوا البِدَعَ وَالزَمُوا المَهیَعَ (6) ، إنَّ عَوازِمَ الاُمورِ أفضَلُها ، وإنَّ مُحدَثاتِها شِرارُها . (7)

عنه علیه السلام فی خُطبَتِهِ المَعروفَهِ بِالدّیباجِ :أفضَلُ اُمورِ الحَقِّ عَزائِمُها (8) ، وشَرُّها مُحدَثاتُها ، وکُلُّ مُحدَثَهٍ بِدعَهٌ ، وکُلُّ بِدعَهٍ ضَلالَهٌ ، وبِالبِدَعِ هَدمُ السُّنَنِ . (9)

.

1- .آل عمران : 106 .
2- .مجمع البیان : ج 2 ص 809 .
3- .المعجم الکبیر : ج 18 ص 99 ح 178 ، الفردوس : ج 4 ص 40 ح 6127 وفیه «مثلها» بدل «بدلها» وکلاهما عن عفیف بن الحارث الیمانی ، کنز العمّال : ج 1 ص 219 ح 1100 .
4- .مسند ابن حنبل : ج 6 ص 41 ح 16967 عن غضیف بن الحارث الثمالی ، فتح الباری : ج 13 ص 254 ، کنز العمّال : ج 1 ص 219 ح 1098 ؛ بحار الأنوار : ج 31 ص 14 .
5- .الکافی : ج 1 ص 58 ح 19 عن زراره عن الإمام الصادق علیه السلام .
6- .طریقٌ مَهْیعٌ : طریق واسِعٌ بیّنٌ منبسط (تاج العروس : ج 11 ص 552 «هیع») .
7- .نهج البلاغه : الخطبه 145 ، بحار الأنوار : ج 2 ص 264 ح 15 .
8- .خیر الاُمورِ عزائمها : أی فرائضها التی عزم اللّه علیک بفعلها (النهایه : ج 3 ص 231 «عزم») .
9- .تحف العقول : ص 151 ، بحار الأنوار : ج 77 ص 291 ح 2 .

ص: 525



ط - روسیاهی در محشر
5 / 2 زیان های اجتماعی بدعت

الف - وا نهادن سنّت
ط روسیاهی در محشرامام علی علیه السلام در باره این سخن خداوند متعال: «کسانی که چهره هایشان سیاه می شود» :اینان ، بدعت گذاران و فرقه گرایانِ این امّت اند.

5 / 2زیان های اجتماعی بدعتالف وا نهادن سنّتپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ امّتی پس از پیامبرش در دین خود بدعتی را ننهاد ، مگر آن که به جایش سنّتی را از دست داد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ قومی بدعتی را ننهاد ، مگر آن که به همان اندازه ، سنّتی از میان رفت.

امام علی علیه السلام :هیچ کس بدعتی را ننهاد ، جز این که به سبب آن ، سنّتی را وا نهاد.

امام علی علیه السلام :هیچ بدعتی پدید آورده نشد ، مگر این که بر اثر آن ، سنّتی وا نهاده شد. بنا بر این ، از بدعت ها بپرهیزید و شاه راه هدایت را در پیش گیرید. بهترینِ کارها ، کارهایی هستند که [در دین] ثابت شده اند [ و دارای پیشینه هستند ] ، (1) و بدترینِ کارها ، آنهایی هستندکه نوساخته اند [ و پیشینه دینی ندارند ].

امام علی علیه السلام در خطبه معروف به «دیباج» :برترین کارهای درست ، آنهایی هستند که پیشینه دارند، و بدترینِ آنها ، نوساخته هایند . هر نوساخته ای [در دین] ، بدعت است، و هر بدعتی ، گم راهی است و بر اثر بدعت هاست که سنّت ها ، نابود می شوند.

.

1- .. واژه «عوازم» که در متن عربی حدیث آمده ، جمع «عازمه» است و به معنای اعمال واجب و مستحبّی است که سنّت بر آنها جاری گشته است ؛ امور ثابت شده با قرآن و سنّت ؛ اموری که در درستی آنها ، قطع و یقین است .

ص: 526

ب وُقوعُ الفِتنَهِالإمام علی علیه السلام :إنَّما بَدءُ وُقوعِ الفِتَنِ مِن أهواءٍ تُتَّبَعُ وأحکامٌ تُبتَدَعُ ، یُخالَفُ فیها حُکمُ اللّهِ یَتَوَلّی فیها رِجالٌ رِجالاً . (1)

ج هَدمُ الدّینِالإمام علی علیه السلام :ما هَدَمَ الدّینَ مِثلُ البِدَعِ . (2)

.

1- .الکافی : ج 8 ص 58 ح 21 عن سلیم بن قیس الهلالی ، نهج البلاغه : الخطبه 50 ، المحاسن : ج 1 ص 330 ح 672 وفیه «یقلّد» بدل «یتولّی» ، الاُصول الستّه عشر : ص 154 ح 71 کلاهما عن محمّد بن مسلم عن الإمام الباقر عنه علیهماالسلام وفی الثلاثه الأخیره «کتاب» بدل «حکم» ، بحار الأنوار : ج 2 ص 290 ح 8 .
2- .کنز الفوائد : ج 1 ص 350 ، کشف الغمّه : ج 3 ص 136 عن الإمام الجواد عنه علیهماالسلام ، بحار الأنوار : ج 78 ص 79 ح 56 .

ص: 527



ب - پدید آمدن فتنه ها
ج - ویران کردن دین
ب پدید آمدن فتنه هاامام علی علیه السلام :سرآغازِ پیدایش فتنه ها، چیزی نیست ، جز پیروی از گرایش ها و بدعت نهادنِ احکامی که مخالف حکم خدا باشند ، و گروهی در این گرایش ها و بدعت ها ، از گروهی دیگر پیروی می کنند.

ج ویران کردن دینامام علی علیه السلام :هیچ چیزی مانند بدعت ها ، دین را ویران نکرده است.

.


ص: 528

الفصل السادس : وقوع البدع فی الاُمّه الإسلامیّه6 / 1إنباءُ النَّبِیِّ بِما یَقَعُ مِنَ البِدَعِ فی اُمَّتِهِرسول اللّه صلی الله علیه و آله :یَابنَ مَسعودٍ ، إنَّهُ سَیَأتی مِن بَعدی رِجالٌ یُطفِئونَ السُّنَّهَ ویُحیونَ البِدعَهَ . (1)

عنه صلی الله علیه و آله :یَجی ءُ قَومٌ یُمیتونَ السُّنَّهَ ویوغِلونَ فِی الدّینِ ، فَعَلی اُولئِکَ لَعنَهُ اللّهِ ولَعنَهُ اللّاعِنینَ وَالمَلائِکَهِ وَالنّاسِ أجمَعینَ . (2)

عنه صلی الله علیه و آله :سَیَجیءُ فی آخِرِ الزَّمانِ أقوامٌ یَکونُ وُجوهُهُم وُجوهَ الآدَمِیّینَ وقُلوبُهُم قُلوبَ الشَّیاطینِ ... السُّنَّهُ فیهِم بِدعَهٌ وَالبِدعَهٌ فیهِم سُنَّهٌ . (3)

.

1- .الفردوس : ج 5 ص 415 ح 8597 عن ابن مسعود وراجع : السنن الکبری : ج 3 ص 177 ح 5314 وبحار الأنوار : ج 32 ص 470 ح 409 .
2- .الفردوس : ج 5 ص 499 ح 8879 و ص 500 ح 8882 کلاهما عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 1 ص 223 ح1124 .
3- .المعجم الکبیر : ج 11 ص 81 ح 11169 ، تاریخ بغداد : ج 2 ص 399 الرقم 921 کلاهما عن ابن عبّاس ، کنز العمّال : ج 11 ص 190 ح 31175 ؛ جامع الأخبار : ص 355 ح 992 ، بحار الأنوار : ج 22 ص 453 ح 11 .

ص: 529



فصل ششم : پیدایش بدعت ها در میان امّت اسلامی

6 / 1 خبر دادن پیامبر صلی الله علیه وآله از پدید آمدن بدعت ها در میان امّتش
فصل ششم : پیدایش بدعت ها در میان امّت اسلامی6 / 1خبر دادن پیامبر صلی الله علیه و آله از پدید آمدن بدعت ها در میان امّتشپیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای پسر مسعود! پس از من، مردمانی خواهند آمد که سنّت را خاموش می کنند و بدعت را زنده می گردانند .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مردمانی می آیند که سنّت را می میرانند و در دین ، غلو می کنند. لعنت خدا و لعنت لعنت کنندگان و فرشتگان و همه مردمان بر آنان باد !

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در آخرْ زمان ، گروه هایی می آیند که چهره هایشان ، چهره آدمیان است و دل هایشان ، دل های اهریمنان... سنّت ، در میان آنان ، بدعت به شمار می آید و بدعت، سنّت.

.


ص: 530

عنه صلی الله علیه و آله :سَیَکونُ فی اُمَّتی دَجّالونَ کَذّابونَ ، یُحَدِّثونَکُم بِبِدَعٍ مِنَ الحَدیثِ بِما لَم تَسمَعوا أنتُم ولا آباؤُکُم ، فَإِیّاکُم وإیّاهُم لا یَفتِنونَکُم . (1)

الإمام علی علیه السلام :کُنّا عِندَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله وهُو نائِمٌ ، فَذَکَرنَا الدَّجّالَ ، فَاستَیقَظَ مُحمَرّا وَجهُهُ فَقالَ : غَیرُ الدَّجّالِ أخوَفُ عِندی عَلَیکُم مِنَ الدَّجّالِ : أئِمَّهٌ مُضِلّونَ ، هُم رُؤَساءُ أهلِ البِدَعِ . (2)

مسند ابن حنبل عن عبد اللّه بن مسعود قال :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنَّهُ سَیَلی أمرَکُم مِن بَعدی رِجالٌ یُطفِئونَ السُّنَّهَ ویُحدِثونَ بِدعَهً ویُؤَخِّرونَ الصَّلاهَ عَن مَواقیتِها . قالَ ابنُ مَسعودٍ : یا رَسولَ اللّهِ کَیفَ بی إذا أدرَکتُهُم؟ قالَ صلی الله علیه و آله : لَیسَ یَا ابنَ اُمِّ عَبدٍ طاعَهٌ لِمَن عَصَی اللّهَ قالَها ثَلاثَ مَرّاتٍ . (3)

کنز العمّال عن عبد اللّه بن حسن :کانَ عَلِیٌّ علیه السلام یَخطُبُ ... فَقامَ إلَیهِ رَجُلٌ فَقالَ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ! أخبِرنا عَن أحادیثِ البِدَعِ ؟ قالَ : نَعَم ، سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : إنَّ أحادیثَ سَتَظهَرُ مِن بَعدی حَتّی یَقولَ قائِلُهُم : قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وسَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، کُلُّ ذلِکَ افتِراءً عَلَیَّ، وَالَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ! لَتَفتَرِقَنَّ اُمَّتی عَلی أصلِ دینِها وجَماعَتِها عَلی ثِنتَینِ وسَبعینَ فِرقَهً ، کُلُّها ضالَّهٌ مُضِلَّهٌ تَدعو إلَی النّارِ ، فَإِذا کانَ ذلِکَ فَعَلَیکُم بِکِتابِ اللّهِ عز و جل ، فَإِنَّ فیهِ نَبَأَ ما کانَ قَبلَکُم ونَبَأَ ما یَأتی بَعدَکُم ، وَالحُکمُ فیهِ بَیِّنٌ . (4)

.

1- .مسند ابن حنبل : ج 3 ص 262 ح 8604 ، صحیح مسلم : ج 1 ص 12 ح 7 نحوه وکلاهما عن أبی هریره ، کنز العمّال : ج 10 ص 194 ح 29024 .
2- .ربیع الأبرار : ج 2 ص 65 ، شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید : ج 20 ص 316 ح 632 نحوه ، کنز العمّال : ج 10 ص 270 ح 29414 .
3- .مسند ابن حنبل : ج 2 ص 59 ح 3790 ، سنن ابن ماجه : ج 2 ص 956 ح 2865 وفیه «یعملون البدعه» بدل «یحدثون بدعه» ، السنن الکبری : ج 3 ص 182 ح 5336 ، دلائل النبوّه للبیهقی : ج 6 ص 396 ، کنز العمّال : ج 6 ص 70 ح 14889 .
4- .کنز العمّال : ج 16 ص 183 و 193 ح 44216 نقلاً عن وکیع .

ص: 531

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :به زودی در میان امّتم فریبکارانی دروغ پرداز ، ظهور خواهند کرد که احادیث برساخته ای را برایشان بازگو می کنند که نه شما شنیده اید و نه پدرانتان. زنهارتان از ایشان که فریبتان ندهند !

امام علی علیه السلام :نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بودیم و ایشان ، خوابیده بود. از دجّال ، سخن به میان آوردیم. در این هنگام ، پیامبر صلی الله علیه و آله با چهره ای برافروخته ، بیدار شد و فرمود: «نزد من، کسانی غیر دجّال برای شما خوفناک تر از دجّال هستند : پیشوایان گم راه کننده، یعنی سردمداران بدعت گذار .

مسند ابن حنبل:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «به زودی، پس از من، مردانی زمام امور شما را به دست خواهند گرفت که سنّت را خاموش می کنند (بدان عمل نمی کنند) ، بدعت می آفرینند و نماز را از وقت آن ، به تأخیر می افکنند» . ابن مسعود گفت : ای پیامبر خدا ! اگر آنان را درک کردم ، چه کنم؟ سه بار فرمود : «ای پسر امّ عبد! از کسی که خدا را نافرمانی می کند ، نباید فرمان بُرد» .

کنز العمّال به نقل از عبد اللّه بن حسن :علی علیه السلام در حال سخنرانی بود... که مردی برخاست و گفت: ای امیر مؤمنان! از احادیث بدعتی (برساخته) به ما خبر بده. فرمود : «آری . از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرماید: به زودی پس از من ، احادیثی پدید خواهند آمد، تا جایی که گوینده آنها می گوید: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود ، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم ، در حالی که همه آنها به دروغ بر من بسته شده اند. سوگند به آن که مرا به حق بر انگیخت ، امّتم از ریشه دین و جماعت خود ، به هفتاد و دو فرقه تقسیم خواهند شد، که همه آنها گم راه و گم راه کننده اند و به سوی آتش ، فرا می خوانند. هر گاه چنان شد، بر شماست که به کتاب خداوند عز و جل چنگ بزنید؛ زیرا خبر آنچه پیش از شما بوده و خبر آنچه بعد از شما رُخ خواهد داد ، در آن وجود دارد و در آن ، به روشنی حکم شده است » .

.


ص: 532

6 / 2إخبارُ الإِمامِ عَلِیٍّ علیه السّلام بِما کانَ فی عَصرِهِ مِنَ البِدَعِالإمام علی علیه السلام :قَد خاضوا بِحارَ الفِتَنِ ، وأخَذوا بِالبِدَعِ دونَ السُّنَنِ ، وأرَزَ (1) المُؤمِنونَ ، ونَطَقَ الضّالّونَ المُکَذِّبونَ . (2)

الکافی عن سلیم بن قیس الهلالی :خَطَبَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام فَحَمِدَ اللّهَ وأثنی عَلَیهِ ، ثُمَّ صَلّی عَلَی النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله ، ثُمَّ قالَ : ألا إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلَیکُم خَلَّتانِ (3) : اِتِّباعُ الهَوی وطولُ الأَمَلِ ، أمَّا اتِّباعُ الهَوی فَیَصُدُّ عَنِ الحَقِّ ، وأمّا طولُ الأَمَلِ فَیُنسِی الآخِرَهَ ، ألا إنَّ الدُّنیا قَد تَرَحَّلَت مُدبِرَهً ، وإنَّ الآخِرَهَ قَد تَرَحَّلَت مُقبِلَهً ، ولِکُلِّ واحِدَهٍ بَنونَ ، فَکونوا مِن أبناءِ الآخِرَهِ ولا تَکونوا مِن أبناءِ الدُّنیا ، فَإِنَّ الیَومَ عَمَلٌ ولا حِسابَ ، وإنَّ غَدا حِسابٌ ولا عَمَلَ وإنَّما بَدءُ وُقوعِ الفِتَنِ مِن أهواءٍ تُتَّبَعُ وأحکامٍ تُبتَدَعُ ، یُخالَفُ فیها حُکمُ اللّهِ ، یَتَوَلّی فیها رِجالٌ رِجالاً ، ألا إنَّ الحَقَّ لَو خَلَصَ لَم یَکُنِ اختِلافٌ ، ولَو أنَّ الباطِلَ خَلَصَ لَم یَخفَ عَلی ذی حِجا (4) ، لکِنَّهُ یُؤخَذُ مِن هذا ضِغثٌ (5) ومِن هذا ضِغثٌ ، فَیُمزَجانِ فَیُجَلَّلانِ (6) مَعا ، فَهُنالِکَ یَستَولِی الشَّیطانُ عَلی أولِیائِهِ ، ونَجَا الَّذینَ سَبَقَت لَهُم مِنَ اللّهِ الحُسنی . إنّی سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ : کَیفَ أنتُم إذا لَبَسَتکُم فِتنَهٌ یَربو فیهَا الصَّغیرُ ویَهرَمُ فیهَا الکَبیرُ ، یَجرِی النّاسُ عَلَیها ویَتَّخِذونَها سُنَّهً ، فَإِذا غُیِّرَ مِنها شَیءٌ قیلَ : قَد غُیِّرَتِ السُّنَّهُ وقَد أتَی النّاسُ مُنکَرا ، ثُمَّ تَشتَدُّ البَلِیَّهُ وتُسبَی الذُّرِّیَّهُ ، وتَدُقُّهُمُ الفِتنَهُ کَما تَدُقُّ النّارُ الحَطَبَ ، وکَما تَدُقُّ الرَّحی بِثِفالِها (7) ، ویَتَفَقَّهونَ لِغَیرِ اللّهِ ، ویَتَعَلَّمونَ لِغَیرِ العَمَلِ ، ویَطلُبونَ الدُّنیا بِأَعمالِ الآخِرَهِ . ثُمَّ أقبَلَ بِوَجهِهِ وحَولَهُ ناسٌ مِن أهلِ بَیتِهِ وخاصَّتِهِ وشیعَتِهِ فَقالَ : قَد عَمِلَتِ الوُلاهُ قَبلی أعمالاً خالَفوا فیها رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله مُتَعَمِّدینَ لِخِلافِهِ ، ناقِضینَ لِعَهدِهِ ، مُغَیِّرینَ لِسُنَّتِهِ ، ولَو حَمَلتُ النّاسَ عَلی تَرکِها وحَوَّلتُها إلی مَواضِعِها وإلی ما کانَت فی عَهدِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله لَتَفَرَّقَ عَنّی جُندی حَتّی أبقی وَحدی ، أو قَلیلٌ مِن شیعَتِی الَّذینَ عَرَفوا فَضلی وفَرضَ إمامَتی مِن کِتابِ اللّهِ عز و جل وسُنَّهِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، أرَأَیتُم لَو أمَرتُ بِمَقامِ إبراهیمَ علیه السلام فَرَدَدتُهُ إلَی المَوضِعِ الَّذی وَضَعَهُ فیهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، ورَدَدتُ فَدَکَ إلی وَرَثَهِ فاطِمَهَ علیهاالسلام ، ورَدَدتُ صاعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله کَما کانَ ، وأمضَیتُ قَطائِعَ أقطَعَها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِأَقوامٍ لَم تُمضَ لَهُم ولَم تُنفَذ ، ورَدَدتُ دارَ جَعفَرٍ إلی وَرَثَتِهِ وهَدَمتُها مِنَ المَسجِدِ ، ورَدَدتُ قَضایا مِنَ الجَورِ قُضِیَ بِها ونَزَعتُ نِساءً تَحتَ رِجالٍ بِغَیرِ حَقٍّ فَرَدَدتُهُنَّ إلی أزواجِهِنَّ ، وَاستَقبَلتُ بِهِنَّ الحُکمَ فِی الفُروجِ وَالأَحکامِ ، وسَبَیتُ ذَرارِیَّ بَنی تَغلِبَ ، ورَدَدتُ ما قُسِمَ مِن أرضِ خَیبَرَ ، ومَحَوتُ دَواوینَ (8) العَطایا ، وأعطَیتُ کَما کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُعطی بِالسَّوِیَّهِ ولَم أجعَلها دولَهً بَینَ الأَغنِیاءِ ، وألقَیتُ المَساحَهَ ، وسَوَّیتُ بَینَ المَناکِحِ ، وأنفَذتُ خُمُسَ الرَّسولِ کَما أنزَلَ اللّهُ عز و جلوفَرَضَهُ ، ورَدَدتُ مَسجِدَ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلی ما کانَ عَلَیهِ ، وسَدَدتُ ما فُتِحَ فیهِ مِنَ الأَبوابِ ، وفَتَحتُ ما سُدَّ مِنهُ ، وحَرَّمتُ المَسحَ عَلَی الخُفَّینِ ، وحَدَدتُ عَلَی النَّبیذِ ، وأمَرتُ بِإِحلالِ المُتعَتَینِ ، وأمَرتُ بِالتَّکبیرِ عَلَی الجَنائِزِ خَمسَ تَکبیراتٍ وألزَمتُ النّاسَ الجَهرَ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ وأخرَجتُ مَن اُدخِلَ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فی مَسجِدِهِ مِمَّن کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أخرَجَهُ ، وأدخَلتُ مَن اُخرِجَ بَعدَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِمَّن کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله أدخَلَهُ وحَمَلتُ النّاسَ عَلی حُکمِ القُرآنِ ، وعَلَی الطَّلاقِ عَلَی السُّنَّهِ ، وأخَذتُ الصَّدَقاتِ عَلی أصنافِها وحُدودِها ، ورَدَدتُ الوُضوءَ وَالغُسلَ وَالصَّلاهَ إلی مَواقیتِها وشَرائِعِها ومَواضِعِها ورَدَدتُ أهلَ نَجرانَ إلی مَواضِعِهِم ، ورَدَدتُ سَبایا فارِسَ وسائِرَ الاُمَمِ إلی کِتابِ اللّهِ وسُنَّهِ نَبِیِّهِ صلی الله علیه و آله إذا لَتَفَرَّقوا عَنّی . وَاللّهِ ، لَقَد أمَرتُ النّاسَ أن لا یَجتَمِعوا فی شَهرِ رَمَضانَ إلّا فی فَریضَهٍ ، وأعلَمتُهُم أنَّ اجتِماعَهُم فِی النَّوافِلِ بِدعَهٌ ، فَتَنادی بَعضُ أهلِ عَسکَری مِمَّن یُقاتِلُ مَعی : یا أهلَ الإِسلامِ غُیِّرَت سُنَّهُ عُمَرَ ، یَنهانا عَنِ الصَّلاهِ فی شَهرِ رَمَضانَ تَطَوُّعا ، ولَقَد خِفتُ أن یَثوروا فی ناحِیَهِ جانِبِ عَسکَری ، ما لَقیتُ مِن هذِهِ الاُمَّهِ مِنَ الفُرقَهِ وطاعَهِ أئِمَّهِ الضَّلالَهِ وَالدُّعاهِ إلَی النّارِ . وأعطَیتُ (9) مِن ذلِکَ سَهمَ ذِی القُربَی الَّذی قالَ اللّهُ عز و جل : «إِن کُنتُمْ ءَامَنتُم بِاللَّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَی عَبْدِنَا یَوْمَ الْفُرْقَانِ یَوْمَ الْتَقَی الْجَمْعَانِ» (10) فَنَحنُ وَاللّهِ عَنی بِذِی القُربَی الَّذی قَرَنَنَا اللّهُ بِنَفسِهِ وبِرَسولِهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ تَعالی : «فَلِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبَی وَ الْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ» فینا خاصَّهً «کَیْ لَا یَکُونَ دُولَهً بَیْنَ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ وَ مَا ءَاتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُواْ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ» مِن ظُلمِ آلِ مُحَمَّدٍ «إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ» (11) لِمَن ظَلَمَهُم ، رَحمَهً مِنهُ لَنا وغِنیً أغنانَا اللّهُ بِهِ ووَصّی بِهِ نَبِیَّهُ صلی الله علیه و آله ، ولَم یَجعَل لَنا فی سَهمِ الصَّدَقَهِ نَصیبا ، أکرَمَ اللّهُ رَسولَهُ صلی الله علیه و آله وأکرَمَنا أهلَ البَیتِ أن یُطعِمَنا مِن أوساخِ النّاسِ ، فَکَذَّبُوا اللّهَ وکَذَّبوا رَسولَهُ وجَحَدوا کِتابَ اللّهِ النّاطِقَ بِحَقِّنا ، ومَنَعونا فَرضا فَرَضَهُ اللّهُ لَنا ، ما لَقِیَ أهلُ بَیتِ نَبِیٍّ مِن اُمَّتِهِ ما لَقینا بَعدَ نَبِیِّنا صلی الله علیه و آله ، وَاللّهُ المُستَعانُ عَلی مَن ظَلَمَنا ، ولا حَولَ ولا قُوَّهَ إلّا بِاللّهِ العَلِیِّ العَظیمِ . (12)

.

1- .أرَزَ : انقبض وتجمّع وثَبَتَ (تاج العروس : ج 8 ص 4 «أرز») .
2- .نهج البلاغه : الخطبه 154 ، عیون الحکم والمواعظ : ص 367 ح 6187 نحوه ، بحار الأنوار : ج 29 ص 600 ح 20 .
3- .الخَلّهُ : الخَصْلَهُ ، والجمع خِلال (المصباح المنیر : ص 180 «الخَلّ») .
4- .الحِجا : العقلُ (المصباح المنیر: ص 123 «الحِجا») .
5- .الضِّغثُ : مل ء الید من الحشیش ، وقیل : الحزمه منه (النهایه : ج 3 ص 90 «ضغث») .
6- .جلَّلتُ الشیء : إذا غطّیته (المصباح المنیر : ص 106 «جلَّ») .
7- .الثُّفلُ : الدقیق والسویق ونحوهما (النهایه : ج 1 ص 215 «ثفل») .
8- .الدیوان : هو الدفتر الذی یکتب فیه أسماء الجیش وأهل العطایا ، وأوّل من دوّن الدواوین عمر وهو فارسیّ معرّب (النهایه : ج 2 ص 150 «دیوان») .
9- .فی الاحتجاج وعوالی اللآلی ج 3 ص 125 ح 3 : «أعظَمُ» بدل «أعطَیتُ» وهو الأنسب .
10- .الأنفال : 41 .
11- .الحشر : 7 .
12- .الکافی : ج 8 ص 58 ح 21 ، الاحتجاج : ج 1 ص 626 ح 146 عن مسعده بن صدقه ولیس فیه صدره إلی «من اللّه الحسنی» ، کتاب سلیم بن قیس : ج 2 ص 718 ح 18 کلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج 32 ص 354 ح 337 .

ص: 533



6 / 2 گزارش امام علی علیه السلام از بدعت هایی که در روزگارش بوده است
6 / 2گزارش امام علی علیه السلام از بدعت هایی که در روزگارش بوده استامام علی علیه السلام :در دریاهای فتنه ها ، فرو رفتند، و بدعت ها را گرفتند و سنّت ها را وا نهادند و مؤمنان ، خانه نشین شدند و گم راهانِ دروغ پرداز ، زبان گشودند.

الکافی به نقل از سلیم بن قیس هلالی :امیر مؤمنان علیه السلام به سخنرانی پرداخت و خدای را سپاس و ستایش گفت و بر پیامبر ، درود فرستاد و سپس فرمود: «بیشترین ترس [ و نگرانی ] من برای شما ، از دو خصلت است: پیروی از هوس ، و درازیِ آرزو. پیروی از هوس ، از حق باز می دارد، و آرزوی دراز ، آخرت را از یاد می بَرَد. آگاه باشید که دنیا ، پشت کنان می رود و آخرت ، روی کنان می آید. هر یک را نیز فرزندانی است . پس از فرزندان آخرت باشید و از فرزندان دنیا مباشید؛ زیرا امروز ، روز عمل است ، نه حسابرسی ، و فردا ، حسابرسی است ، نه عمل. سرآغاز پیدایش فتنه ها ، چیزی نیست ، جز پیروی از هوس ها و گرایش ها و بدعت نهادن احکامی که با حکم خدا ، ناسازگارند و در آنها ، عدّه ای از دیگران پیروی می کنند. بدانید که حقْ اگر ناآمیخته می بود ، اختلافی در میان نبود، و اگر باطل نیز ناآمیخته می بود ، [بطلان آن] بر خِردمند ، پوشیده نمی مانْد . لیکن ، مُشتی از آن و مُشتی از این ، گرفته می شود و با هم در آمیخته می شوند و یکدیگر را می پوشانند. این جاست که شیطان ، بر دوستان خویش مسلّط می گردد و کسانی که پیش تر لطف خدا شامل حال آنان شده باشد ، نجات می یابند» . من از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرماید: چگونه اید آن گاه که فتنه ای شما را فرا بگیرد که در آن ، خُردسال ، بزرگ می شود و بزرگ سال ، پیر می گردد ؟ (1) مردم ، بر وفق آن رفتار می کنند و آن را به سنّت ، تبدیل می نمایند و آن گاه که چیزی از آن تغییر داده شود ، می گویند: سنّت ، دگرگون شد ؛ در حالی که مردم ، مرتکب منکر شده اند. سپس ، بلا شدّت می گیرد و فرزندان ، به اسارت می روند و آن فتنه ، ایشان را خُرد و نرم می کند ، چنان که آتش ، هیزم را ، و چنان که آسیا ، گندم را، و برای جز خدا ، فقه (علم دین) را می آموزند و برای غیر عمل ، دانش را فرا می گیرند و کارهای آخرتی را وسیله دنیاطلبی قرار می دهند . امام علیه السلام ، سپس به کسانی از خاندان و نزدیکان و پیروانش که پیرامونش بودند ، رو کرد و فرمود: «فرمان روایانِ پیش از من ، اعمالی را انجام دادند که برخلاف راه و رسم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بود و با آن کارها ، آهنگِ مخالفت با ایشان را نمودند و پیمانش را شکستند و سنّتش را تغییر دادند و اگر من ، مردم را به ترک آن کارها وا می داشتم و به جایگاهشان و جایگاهی که در زمان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله داشتند ، باز می گرداندم ، بی گمان ، سپاهیانم را از گِرد من می پراکندند تا جایی که یا تنها می ماندم، یا فقط اندکی از پیروانم که برتری مرا و وجوب پیشوایی از ره گذر کتاب خداوند عز و جل و سنّت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را می دانستند ، با من می ماندند. برای نمونه ، اگر دستور می دادم تا مقام ابراهیم علیه السلام را به همان جایی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در آن جا نهاد ، برگردانند ، فَدَک را به وارثان فاطمه علیهم السلام بر می گرداندم، پیمانه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را به اندازه ای که بود ، بر می گرداندم، زمین هایی را که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به اِقطاع عدّه ای داد ولی این دستور ، اجرا نشد و در اختیار آنان قرار نگرفت ، در اختیار آن عدّه قرار می دادم، سرای جعفر را به وارثانش بر می گرداندم و آن را از مسجد ، جدا می ساختم ، قضاوت هایی را که به ناحق صورت گرفته ، به مسیر درستش باز می گرداندم ، زنانی را که به باطل ، همسر مردانی دیگر شده اند ، از چنگ آن مردان ، بیرون می آوردم و به شوهرانشان باز می گرداندم و احکام ازدواج را در باره آنان از سر می گرفتم ، فرزندان بنی تَغلِب را اسیر می کردم و آنچه از اراضی خیبر را که تقسیم شده است ، بر می گرداندم، دیوان های عطایا را از میان بر می داشتم و مانند پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، به یکسان ، عطا می کردم و بیت المال را در اختیار توانگران قرار نمی دادم، مسّاحی [و ممیّزی زمین] را مُلغا می کردم، میان ازدواج ها ، برابری می افکندم [و ازدواج های طبقاتی را از بین می بُردم]، خمس پیامبر صلی الله علیه و آله را به همان گونه که خداوند عز و جل فرو فرستاده و تعیین فرموده ، اجرا می کردم، مسجد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را به وضعیت قبلی اش بر می گرداندم و درهایی را که به آن باز شده ، می بستم و آن دری را که [توسّط خلیفه های پیشین ]بسته شده ، باز می کردم، مسح کشیدن بر روی کفش را تحریم می کردم، برای نوشیدن نبیذ ، حدّ می زدم، به حلال بودن دو متعه ، فرمان می دادم، به گفتن پنج تکبیر [به جای چهار تکبیر ]بر جنازه ها امر می کردم، مردم را به بلند گفتن بسم اللّه الرحمن الرحیم [در نماز] ، مُلزم می نمودم، کسی را که با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به مسجدش در آورده شده در حالی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله او را بیرون کرده بود ، بیرون می کردم، و کسی را که بعد از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله [از مسجد او ]بیرون کردند در حالی که خودِ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، او را داخل کرده بود، داخل می کردم، مردم را به گردن نهادن در برابر حکم قرآن بر طلاق دادن بر طبق سنّت ، وا می داشتم، صدقات (زکات ها) را از انواع [نُه گانه] آن و طبق اندازه و نصاب آنها می گرفتم، و وضو و غسل و نماز را به اوقات و احکام و جایگاه های آنها باز می گرداندم، نجرانیان را به جایگاهشان بر می گرداندم ، و با اسیران ایرانی و دیگر اقوام ، بر اساس کتاب خدا و سنّت پیامبرش عمل می کردم، در این صورت ، از گِرد من پراکنده می شدند. به خدا سوگند، من به مردم فرمان دادم که در ماه رمضان ، جز برای گزاردن نماز واجب ، جمع نشوند، و به آنان گفتم که به جماعت خواندن نافله ها ، بدعت است؛ امّا یکی از همین سپاهیانم که در کنار من می جنگد ، فریاد بر آورد که : ای مسلمانان! سنّت عمر ، دگرگون گشت . [علی] ما را از نماز مستحبّی در ماه رمضان ، نهی می کند ! ترسیدم که در گوشه ای از سپاهم ، سر به شورش بردارد ، که دیده ام این امّت ، چه سان سر به تفرقه بر می دارند و از پیشوایان گم راهی و دعوتگران به آتش [ دوزخ ] ، فرمان می برند. من از آن خمس ، سهم خویشاوندان را دادم؛ همانان که خداوند عز و جل فرموده است: «اگر به خدا و به آنچه ما در روز فرقان (بدر) بر بنده خود فرو فرستادیم ، ایمان دارید؛ همان روزی که دو گروه ، روی در روی هم آوردند» . به خدا سوگند که مقصود از خویشاوندان که خداوند ، ما را در کنار خود و پیامبرش قرار داده است ، ما هستیم. خداوند متعال ، فرموده است: «پس [آن خمس] ، از آنِ خدا و پیامبر و خویشاوندان و یتیمان و مستمندان و در راه ماندگان است» . این ، در خصوصِ ماست «تا میان توانگرانِ شما ، دست به دست نگردد. و آنچه را فرستاده[ی او ]به شما داد ، آن را بگیرید و از آنچه شما را باز داشت ، باز ایستید و از خدا بترسید» و به خاندان محمّد ، ستم نکنید «که خداوند ، سختْ کیفر است» ، نسبت به کسی که به آنان ، ستم کند . این ، لطف و رحمتی است از جانب خداوند به ما، و ثروتی است که خداوند به سبب آن ، ما را بی نیاز کند . این را به پیامبرش نیز سفارش فرمود و در سهم صدقه ، بهره ای برای ما قرار نداد. خداوند ، پیامبرش صلی الله علیه و آله و ما اهل بیت را گرامی تر از آن داشت که از چرک دستِ مردم (صدقه) به ما بخورانَد ؛ امّا آنان ، خدا و فرستاده اش را تکذیب کردند و کتاب خدا را که به حقّ ما گویاست ، انکار کردند و ما را از حقّی که خدا برایمان نهاده ، محروم ساختند. رنج ها و ستم هایی که ما بعد از پیامبرمان دیدیم ، خاندان هیچ پیامبری از امّتش ندید . از خدا در برابر آنان که به ما ستم کردند ، یاری می جوییم . هیچ نیرو و توانی نیست ، مگر به [ یاری ] خدای بلندمرتبه باعظمت.

.

1- .. کنایه از تداوم و استمرار آن فتنه است.

ص: 534

. .


ص: 535

. .


ص: 536

. .


ص: 537

. .


ص: 538

الإمام علی علیه السلام فی ذَمِّ الطّالِبینَ بِدَمِ عُثمانَ :یَرتَضِعونَ اُمّا قَد فَطَمَت ، ویُحیونَ بِدعَهً قَد اُمیتَت . (1)

6 / 3إخبارُ الإِمامِ عَلِیٍّ علیه السّلام بِما یَقَعُ بَعدَهُ مِنَ البِدَعِالإمام علی علیه السلام :فَوَالَّذی نَفسُ عَلِیٍّ بِیَدِهِ ، لا تَزالُ هذِهِ الاُمَّهُ بَعدَ قَتلِ الحُسَینِ ابنی فی ضَلالٍ وظُلمٍ وعَسفٍ وجَورٍ وَاختِلافٍ فِی الّدینِ ، وتَغییرٍ وتَبدیلٍ لِما أنزَلَ اللّهُ فی کِتابِهِ ، وإظهارِ البِدَعِ ، وإبطالِ السُّنَنِ ، وَاختِلالٍ وقِیاسِ مُشتَبِهاتٍ ، وتَرکِ مُحکَماتٍ ، حَتّی تَنسَلِخَ مِنَ الإِسلامِ وتَدخُلَ فِی العَمی وَالتَّلَدُّدِ (2) وَالتَّکَسُّعِ (3) . (4)

عنه علیه السلام :إنَّهُ سَیَأتی عَلَیکُم مِن بَعدی زَمانٌ لَیسَ فی ذلِکَ الزَّمانِ شَیءٌ أخفی مِنَ الحَقِّ ، ولا أظهَرَ مِنَ الباطِلِ ، ولا أکثَرَ مِنَ الکَذِبِ عَلَی اللّهِ تَعالی ورَسولِهِ صلی الله علیه و آله . ولَیسَ عِندَ أهلِ ذلِکَ الزَّمانِ سِلعَهٌ أبوَرَ مِنَ الکِتابِ إذا تُلِیَ حَقَّ تِلاوَتِهِ ، ولا سِلعَهٌ أنفَقَ بَیعا ولا أغلی ثَمَنا مِنَ الکِتابِ إذا حُرِّفَ عَن مَواضِعِهِ . ولَیسَ فِی العِبادِ ولا فِی البِلادِ شَیءٌ هُوَ أنکَرَ مِنَ المَعروفِ ، ولا أعرَفَ مِنَ المُنکَرِ ولَیسَ فیها فاحِشَهٌ أنکَرَ ولا عُقوبَهٌ أنکی مِنَ الهُدی عِندَ الضَّلالِ فی ذلِکَ الزَّمانِ . فَقَد نَبَذَ الکِتابَ حَمَلَتُهُ ، وتَناساهُ حَفَظَتُهُ ... . فَالکِتابُ وأهلُ الکِتابِ فی ذلِکَ الزَّمانِ طَریدانِ مَنفِیّانِ ، وصاحِبانِ مُصطَحِبانِ فی طَریقٍ واحِدٍ لا یُؤویهِما مُؤوٍ ... فَالکِتابُ وأهلُ الکِتابِ فی ذلِکَ الزَّمانِ فِی النّاسِ ولَیسوا فیهِم ، ومَعَهُم ولَیسوا مَعَهُم ، وذلِکَ لِأَنَّ الضَّلالَهَ لا تُوافِقُ الهُدی وإنِ اجتَمَعا . وقَدِ اجتَمَعَ القَومُ عَلَی الفُرقَهِ ، وَافتَرَقوا عَنِ الجَماعَهِ ... کَأَنَّهُم أئِمَّهُ الکِتابِ ولَیسَ الکِتابُ إمامَهُم . لَم یَبقَ عِندَهُم مِنَ الحَقِّ إلَا اسمُهُ ، ولَم یَعرِفوا مِنَ الکِتابِ إلّا خَطَّهُ وزَبرَهُ (5) ... ومِن قَبلُ ما مَثَّلوا بِالصّالِحینَ کُلَّ مُثلَهٍ وسَمَّوا صِدقَهُم عَلَی اللّهِ فِریَهً (6) ، وجَعَلوا فِی الحَسَنَهِ العُقوبَهَ السَّیِّئَهَ . (7)

.

1- .نهج البلاغه : الخطبه 22 ، بحار الأنوار : ج 32 ص 54 ح 39 .
2- .اللُّدَدُ : الخصومه الشدیده ، والتلدُّدُ : التلفُّت یمینا وشمالاً تحیّرا (النهایه : ج 4 ص 245 «لدد») .
3- .فی بحار الأنوار : «التسکُّع» بدل «التکسُّع» . وتَکَسَّعُوا : أی تأخّروا عن الجواب ولم یردّوا (النهایه : ج 4 ص 173 «کسع») والتسَکُّعُ : التمادی فی الباطل (النهایه : ج 2 ص 384 «سکع») .
4- .الغیبه للنعمانی : ص 143 ح 3 عن عمرو بن سعد ، بحار الأنوار : ج 28 ص 71 ح 31 .
5- .الزَّبْرُ : الکتابَهُ (الصحاح : ج 2 ص 667 «زبر») .
6- .الفریَهُ : الکِذْبَهُ (النهایه : ج 3 ص 443 «فرا») .
7- .الکافی : ج 8 ص 387 ح 586 عن محمّد بن الحسین عن أبیه عن جدّه عن أبیه ، نهج البلاغه : الخطبه 147 نحوه ، بحار الأنوار : ج 77 ص 66 ح 34 .

ص: 539



6 / 3 خبر دادن امام علی علیه السلام از بدعت هایی که پس از او رُخ می نماید
امام علی علیه السلام در نکوهش خونخواهان عثمان :آنان ، از مادری شیر می خواهند که از شیر دادن ، باز ایستاده است، و در پیِ زنده ساختن بدعتی هستند که میرانده شده است.

6 / 3خبر دادن امام علی علیه السلام از بدعت هایی که پس از او رُخ می نمایدامام علی علیه السلام :سوگند به آن که جان علی در دست اوست، این امّت پس از کُشتن فرزندم حسین ، همواره در گم راهی و ستم و بیداد و بی عدالتی و اختلافِ دینی و تغییر و تحریفِ آنچه خدا در کتابش فرو فرستاده است و ساختن بدعت ها ، و از بین بُردن سنّت ها ، و آشفتگی و سنجیدن مُشتبهات و وا نهادن محکمات ، خواهد بود تا آن که از اسلام ، بیرون می آیند و به ورطه کوری و سرگردانی و گم راهی در می افتند !

امام علی علیه السلام :به زودی، پس از من، روزگاری بر شما می آید که در آن روزگار ، چیزی نهان تر از حق ، و آشکارتر از باطل، و فراوان تر از دروغ بستن به خدا و پیامبرش نباشد . در میان مردمان آن روزگار ، کالایی بی رونق تر از کتاب خدا آن گاه که به راستی خوانده شود ، نیست، و نیز پُررونق تر از آن آن گاه که دست خوشِ تحریف گردد . در میان بندگان و در شهرها ، چیزی منکرتر از معروف ، و معروف تر از منکر نباشد، و فسادی بدتر ، و کیفری سخت تر از پیمودن راه راست در فضای آکنده از گم راهیِ آن زمان نیست، که قرآن را حاملان آن به دور می افکنند و حافظانش ، آن را به فراموشی می سپارند.... در آن روزگار، قرآن و پیروانش ، دو رانده شده تبعیدی اند، و دو یارِ همراهی که کسی پناهشان نمی دهد... در آن زمان، قرآن و پیروانش ، در میان مردم هستند و نیستند، و با آنان هستند و نیستند؛ چرا که گم راهی ، با هدایتْ سازگار نیست ، هر چند در کنار یکدیگر باشند. مردم بر جدایی ، هم داستان اند و از جماعت ، پراکنده... تو گویی که آنان ، پیشوای قرآن اند ، نه قرآنْ پیشوای آنان ! از حق (قرآن) در میان ایشان ، جز نامش نمانده است ، و جز خط و نوشته آن را نمی شناسند ... و پیش از آن [که چنان زمانی فرا برسد] ، به نیکان ، انواع شکنجه ها را روا می دارند و سخن راست آنان را ، دروغ و افترا بر خدا می نامند و برای نیکی ، کیفر بدی قرار می دهند